Saturday, January 03, 2004

...
آه زمين تنها مانده! زمين رها شده با تنهايي خويش!

انسان زير لب گفت: تقدير چنين بود. مگر آسمان قرباني‌ئي مي‌خواست.
نه كه مرا گورستاني مي‌خواهد! (چنين گفت زمين).
و تو بي احساس عميق سرشكستگي چگونه از تقدير سخن مي‌گويي كه جز بهانه تسليم بي همتان نيست؟
آن افسونكار به تو مي‌آموزد كه عدالت از عشق والاتر است.
دريغا كه اگر عشق به كار مي‌بود هرگز ستمي در وجود نمي‌آمد تا به عدالتي نابكارانه از آن دست نيازي پديد افتد. آنگاه چشمان تو را بربسته شمشيري در كفت مي‌گذارد هم از آهني كه من به تو دادم تا تيغه گاوآهن كني!
اينك گورستاني كه آسمان از عدالت ساخته است!
دريغا ويران بي حاصلي كه منم!
شب و باران در ويرانه‌ها به گفتگو بودند كه باد دررسيد ميانه به هم زن و پر هياهو.
ديري نگذشت كه خلاف در ايشان افتاد و غوغا بالاگرفت بر سراسر خاك و به خاموشباشهاي پر غريو تندر حرمت نگذاشتند.
زمين گفت: اكنون به دوراهي تفريق رسيديم.
تو را جز زردرويي كشيدن از بي‌حاصلي خويش گزير نيست پس اكنون كه به تقدير فريبكار گردن نهاده‌اي مردانه باش!
اما مرا كه ويران توام هنوز در اين مدار سرد كار به پايان نرسيده است.
همچون زن عاشقي كه بستر معشوق از دست رفته خويش مي‌خزد تا بوي او را دريابد سال همه سال به مقام نخستين بازمي‌آيم با اشكهاي خاطره.
ياد بهاران بر من فرو مي‌آيد بي آن كه از شخمي تازه بار برگرفته باشم و گسترش ريشه‌اي را در بطن خود احساس كنم. و ابرها و با خس و خاري كه در آغوشم خواهند نهاد با اشكهاي عقيم خويش به تسلايم خواهند كوشيد.
جان مرا اما تسلايي مقدر نيست:
به غياب دردناك تو سلطان شكسته كهكشانها خواهم انديشيد كه به افسون پليدي از پاي درآمدي
و رد انگشتانت را
بر تن نوميد خويش
در خاطره‌اي گريان
جستجو
خواهم كرد.

"شاملو"

0 comments
...........................................................

The sky will widen
We had enough of it
To live in the ruins of the sleep
In the low shade of the rest
Tiredness of the abandonment
. by Paul Eluard

Note on Nothing

Home

E-mail

Archive

Links

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  Blogroll Me!

  Powered By Blogger TM

:Recent Posts
You are never given a dream without also being giv...
... زبانی صابونی داشت واژه هایش را شست و خاموش شد ...
يه شاهكارِ موجز!
از وقتي كه يادم مياد همينجور بوده؛ هر وقت به كسي ي...

خوب اين پنجره post بلاگرِ من هم نو شد، ديگه دنيا ب...
از بخت‌ياري ما ست شايد...
اصلاً يكي نيست به من بگه به تو چه كه بعدش بخواي دل...
Even damn things end some day !
These damn final exams!