Wednesday, August 25, 2004

Loop

چند روزی می‌خواستم چیزی بنویسم اما به خاطر این Nav-Bar عزیز که به تازگی ایجاد شده ننوشتم. ترسیدم که template رو به هم بزنه. امروز بعد از مدت‌ها وقت کردم و یه دستی به Template کشیدم. بعد دیدم که Ping شدم، خوب اومدم که چیزی بنویسم.

جالب اینه که بی خبر، حلقه ای از دلایل ناخواسته من رو وارد این بازی مسخره کرد. چیزی که هر روز تو زندگی برامون اتفاق می‌افته و ما نمی‌بینم. حلقه ها و دورهای باطلی که گاهی ناخواسته تمام عمرمون رو صرف پی‌گیری شون می‌کنیم.

هنوز هم کار زیادی دارم هر وقت فرصت شد سری می‌زنم.

0 comments
...........................................................

Friday, August 13, 2004

ضد خاطرات

چند روز پیش (دقیقاً سه شنبه) به یه جور نمایشگاه Conceptual art رفتم به نام "ضد خاطرات" در وبلاگ‌های مختلفی شرح مفصلی از چند و چون این نمایشگاه نوشته شده و حتی به تصویر کشیده شده. اما چیزی که برام جذابیت داشت جدای کارهای مطرح شده که خودش دارای طیفی از کیفیت و جذابیت بود، محل نمایشگاه بود. یه خونه قدیمی در حال تخریب. خونه‌ای که بدون برپایی این نمایشگاه خونه‌ای بود مثل صدتا خونه دیگه، عادی و پیش پا افتاده، گم نام و فراموش شده، که تا چند وقت دیگه خراب می شد و چیزی ازش باقی نمی‌موند. اما حالا این خونه قدیمی تخریب می‌شه و شاید جاش رو به یه خونه جدید و یا یک برج بده، ولی جاش در ذهن همه بازدید کننده‌گان برای همیشه محفوظه. خاطره‌ای کمرنگ ولی ملموس، با این نمایشگاه این خونه در زمان و مکان خودش جاودانه شد. اینه که برام خیلی جالب بود. شاید ما هم بتونیم جاودانه بشیم، این غایت آرزو‌های بشر بود مگه نه؟
خوب من به دلیل کمبود امکانات (!) عکسی از این نمایشگاه ندارم اما در همین نزدیکی‌ها هستند کسانی که عکس‌های خوبی براتون دارند مثلا اینجا پیش این دوست سیال‌مون میتونین عکس‌ها و مطالب مرتبطی با محتوای نمایشگاه پیدا کنین.

0 comments
...........................................................

Thursday, August 12, 2004

Scene 1

گیسوانی جادویی، که هر تارش مرا به روزی نو پیوند می‌زند

0 comments
...........................................................

Wednesday, August 11, 2004

N...

۱- امشب بعد از ۶ سال گذرم افتاد به محله نیرو هوایی و اون‌طرفها، بماند که چقدر هوا تمیز بود و دمای هوا هم بهاری بود ترافیک هم اصلا نبود. ولی یک سر دردی گرفتم که امیدوارم تا ۶ سال دیگه مجبور نشم برم این‌جور جاها.

۲- تصور کن ساعت ۲:۳۰ نصفه شبه، سرت درد می‌کنه کلی کار باید شنبه تحویل بدی، اون‌وقت بهترین صدایی که می‌شه تو این شرایط شنید چیه؟ صدای Coffee Maker گوشه اتاقه دیگه!

0 comments
...........................................................

Monday, August 09, 2004

The Tears of St. Lawrence

Laurentius, a Christian deacon, is said to have been martyred by the Romans in 258 AD on an iron outdoor stove. It was in the midst of this torture that Laurentius cried out: "I am already roasted on one side and, if thou wouldst have me well cooked, it is time to turn me on the other."
The saint’s death was commemorated on his feast day, Aug. 10. King Phillip II of Spain built his monastery place the "Escorial," on the plan of the holy gridiron. And the abundance of shooting stars seen annually between approximately Aug. 8 and 14 have come to be known as St. Lawrence’s "fiery tears".



بارش شهابی برساوشی برای رصدگران و حتی دوست داران پدیده‌های آسمانی، نامی آشنا وخاطره انگیز است. بنابر پیش‌بینی‌های انجام شده زمان زیادی تا اوج این بارش باقی نیست. امسال به دو دلیل، این بارش با استقبال فراوانی همراه است. اول نزدیکی زمین به توده به‌جا مانده از دنباله دار Swift-Tuttle و در نتیجه بالا رفتن ZHR بارش؛ و دوم احتمال برخورد با توده ای ناشناخته از گذرهای قبلی دنباله دار است که زمين يک روز قبل از رسيدن به قرار ملاقات خود با توده اصلی با آن برخورد خواهد کرد و بدين ترتيب ساعاتی قبل از عصر روز پنج شنبه که اوج بارش اصلی است . در بازه ای کوتاه با اين توده برخورد خواهیم کرد . این اتفاق که در ساعت ۱:۳۰ صبح روز پنج شنبه (بعد از نیمه شب چهارشنبه) رخ خواهد داد ممکن است باعث شود تا این بارش به طوفاني نه‌چندان بزرگ ولی زيبا تبديل شود. به هر طریق چه این احتمال صحت داشته باشد یا نه، درشامگاه پنج شنبه شاهد بارش زیبایی خواهیم بود اگرچه اوج بارش طبق پیش‌بینی‌ها در ساعاتی روی خواهد داد که به وقت محلی ایران هنوز روز محسوب می شود.

منبع

0 comments
...........................................................

پراکنده

امشب در فراقتی که بعد از مدت‌ها به خودم تفویض کردم مشغول گشت و گذار توی Web بودم که از طریق لینکی که توی وبلاگ یکی از دوستان بود به وبلاگی رسیدم که باخواندن چند متن و نظر خواهی مربوطه، ناخودآگاه به یاد مکالمات تیپیکال nanny های اوائل قرن بیستم در پارک‌های لندن افتادم. خوشبختانه خودم همان جواب دندان شکن و البته کاملا منطقی "نویسندگان وبلاگ‌ها، به معترضان" را به خودم یادآوری کردم و راهم را کشیدم و رفتم. اما گذشته از این، برام جالبه که می‌بینم مردمی متعلق به طبقات مختلف فرهنگی مشترکاً از یک رسانه استفاده می‌کنند. این موضوع باعث خوشحالی که High Tech در بین مردم داره رایج می‌شه و البته که در این دنیای کماکان گرد و کوچک کسی جای دیگری رو تنگ نمی‌کنه، در دنیای سایبر هم به هکذا.

اما یک خبر جالب هم پیدا کردم که در مورد قالیچه‌های پرنده و مکانیسم آن است. تا حالا چیزی در مورد Anti-Gravity شنیدید؟ چندان هم دور از ذهن نیست.( لینک از جارچی )

0 comments
...........................................................

Sunday, August 08, 2004

اعجاز

قرن‌هاست که آدم‌ها عادت کرده اند سربه سوی نقطه نامعلومی از آسمان بچرخانند و طلب معجزه‌ای کنند، اما معجزه همین جاست روی زمین در میان ما در یک روز عادی در یک گوشه از همین زمین گِردِ خودمان در میان یکی یا چند ساعت از همین ۲۴ ساعت معمول. اعجاز همیشگی است اعجاز چیزی غریب نیست، حتی اگر چهارساعت و اندی طول بکشد.

0 comments
...........................................................

The sky will widen
We had enough of it
To live in the ruins of the sleep
In the low shade of the rest
Tiredness of the abandonment
. by Paul Eluard

Note on Nothing

Home

E-mail

Archive

Links

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  Blogroll Me!

  Powered By Blogger TM

:Recent Posts
Boogie Street
Dream
THEOCRACY
The bottleneck
Sword
Patience
(!Web (the natural one
Wonder
Departure
Accusation