چند روز پیش (دقیقاً سه شنبه) به یه جور نمایشگاه Conceptual art رفتم به نام "ضد خاطرات" در وبلاگهای مختلفی شرح مفصلی از چند و چون این نمایشگاه نوشته شده و حتی به تصویر کشیده شده. اما چیزی که برام جذابیت داشت جدای کارهای مطرح شده که خودش دارای طیفی از کیفیت و جذابیت بود، محل نمایشگاه بود. یه خونه قدیمی در حال تخریب. خونهای که بدون برپایی این نمایشگاه خونهای بود مثل صدتا خونه دیگه، عادی و پیش پا افتاده، گم نام و فراموش شده، که تا چند وقت دیگه خراب می شد و چیزی ازش باقی نمیموند. اما حالا این خونه قدیمی تخریب میشه و شاید جاش رو به یه خونه جدید و یا یک برج بده، ولی جاش در ذهن همه بازدید کنندهگان برای همیشه محفوظه. خاطرهای کمرنگ ولی ملموس، با این نمایشگاه این خونه در زمان و مکان خودش جاودانه شد. اینه که برام خیلی جالب بود. شاید ما هم بتونیم جاودانه بشیم، این غایت آرزوهای بشر بود مگه نه؟
خوب من به دلیل کمبود امکانات (!) عکسی از این نمایشگاه ندارم اما در همین نزدیکیها هستند کسانی که عکسهای خوبی براتون دارند مثلا
اینجا پیش این دوست سیالمون میتونین عکسها و مطالب مرتبطی با محتوای نمایشگاه پیدا کنین.