Friday, June 25, 2004

Dear Heather





امروز داشتم بعد از ۲-۳ هفته‌ی پر کار با خیال راحت و بدون عذاب وجدان وب‌گردی می‌کردم که به خبر بسیار خوبی رسیدم؛ آلبوم جدیدی از لئونارد کوهن در حال تهیه است و به زودی release میشه. تاریخ دقیقی برای عرضه این آلبوم عنوان نشده اما گمان می‌ کنم پاییز ۲۰۰۴ باید عرضه شود. حتم دارم که این آلبوم هم مثل دیگر کارهاش بی نظیره. منتظرم

0 comments
...........................................................

Thursday, June 17, 2004

چیزی نیست

چیزی نیست
چیزی گم شده‌است

چشمانی که نیست
بر چهره‌ای گم شده
حجم نبودن را نگاه می‌کند

دستهای فراموش شده
در خلائی که هست
روی انحنای ظریف گونه‌ی
عکس کسی که نیست
می‌سُرَد

کلماتی که محو می‌شوند
روی کاغذی که نیست
نوشته می‌شوند

نیستی خمیازه‌ای می‌کشد
و پشت دیواری که نیست
گم می‌شود.

0 comments
...........................................................

Friday, June 11, 2004

تجربه‌های کوچک زندگی

۱- چه خوب شد که شوخی بود چون من انرژیی برای رفع اتهام نداشتم.

۲- آدم خِنگ، کار ۲‌میلیونی رو میگه فکر می کردم نیم‌میلیون میشه نهایتاً.

۳- مدیر عامل یه کارخونه که سهامش از پارسال تا امسال ۱۰۰٪ افزایش بها داشته، وقتی میگم "Presentation" چشماش گرد می‌شه که یعنی‌چی؟ من نمی فهمم یا تو کتابای ما اشتباه نوشتن که برای تصدی هر گونه پست مدیریتی حداقل یک زبان رایج خارجی نیازه یا اینجا یه مشکلی داره! بعد هم میگه من نمی دونم Presentation چیه خودتون یه دونه از همونا برام درست کنین!

نتایج:

۱.۱) دوست معقول یه نعمت بسیـــار بزرگه

۲.۱)هرچی برای آدم خِنگ ( حالا در هر پست سازمانیی که باشه) توضیح بدی باز اون حرفِ خودش رو میزنه؛ بهتره از روش " همین که هست" استفاده کنین بهتر جواب میده، حداقل این‌بار که داد.

۳.۱)هیچ وقت به طمع یه قرارداد تا کرج اونم از جاده مخصوص نروید که ممکنه مدیر عامل یه کارخونه با بعضی مفاهیم اونقدر نا‌آشنا باشه که مجبور بشه شنبه با یکی مشورت کنه!

۴.۱) پنجشبه بعدازظهر به فکر بستن قرارداد جدید نباشید که از انجام قراردادهای قدیمی نیز عاجز خواهید ماند.

0 comments
...........................................................

Thursday, June 10, 2004

سوگ‌سروده هشتم

پس که پشت و رومان کرده‌است که
هرچه می‌کنیم، در حالت کسی هستیم
که به دورها می‌رود؟
مانند او که بر واپسین تپه‌ای
تمامیِ دره‌اش را، یکبار دیگر
بر او می‌نماید، وا می‌گردد، می‌ایستد،
درنگ می‌کند ـ،
ما نیز از این‌گونه زندگی می‌کنیم و
هماره بدرود می‌گوییم.

"ریلکه"

0 comments
...........................................................

Tuesday, June 08, 2004

Venus Transit

داغ‌ترین خبر نجومی امروز گذر زهره(Venus)یا ناهید از برابر خورشیده. اگر از فیلترهای مناسب رصد خورشید استفاده کنید(فیلتر مایلاری) با چشم غیر مسلح نقطه‌ سیاه به اندزه۳۰/۱ قرص خورشید خواهید دید که با سرعت کمی حرکت می‌کند، پس منتظر چیز بسیار عجیبی نباشید؛ اما نکته جالب در این مورد اینکه در بهترین حالت در هر سده فقط دو بار این اتفاق می‌افته و در بدترین حالت اصلاً اتفاق نمی‌افته. در سده گذشته(سده بیستم) چنین پدیده‌ای رو نداشتیم ولی در این سده(بیست و یکم) دوبار شاهد آن خواهیم بود. اولین بار که امروز بود و دفعه بعدی June 6) 2012)خواهد بود و سپس در سده بعد در سال 2117 (Desember 11)مجدداً این رویداد تکرار خواهد شد. اگر دنبال اطلاعات کامل‌تری می‌گردید و به انگلیسی هم تسلط دارید به اینجامراجعه کنید، در پایین همان صفحه لینک‌های دیگری نیز خواهید یافت. اگر هم ترجیح می‌دهید به فارسی اطلاعاتی بیابید به اینجا و اینجا مراجعه کنید.

0 comments
...........................................................

قانون مجازات جرائم رایانه‌ای

می‌خواستم در این مورد جند خطی بنویسم که اتفاقاً با دوست عزیزی در همین مورد به مقدار کافی صحبت کردم و دیگه دلیلی برای نوشتن اون ندارم. اما بد نیست به این مطلب نگاهی بیاندازید "قانون مجازات جرائم رایانه‌ای و ايجاد بحران انفورماتيك" از وبلاگ نقطه ته خط.

0 comments
...........................................................

واگویه‌ها

سلام‌ها
لبخند‌ها
نگاه‌ها
آغوش‌ها
بوسه‌ها
عشق‌ها و
سیم‌های مسی
[ گل‌های مصنوعی]

به دست سودن
به چشم دیدن
به گوش شنیدن.
زیاده است به راستی
آرزوی زیستنِ بی شائبه؟


0 comments
...........................................................

Sunday, June 06, 2004

Nothing to say

غرق شدنی، در قاشقی از اقیانوس




"شیمبورسکا"

0 comments
...........................................................

Saturday, June 05, 2004

Miscellaneous

• امروز يه وبلاگ جديد كشف كردم كه فرصت نكردم Postهاي زيادي ازش بخونم ولي از طراحيش خيلي خوشم اومد. واريانس

• به‌طرز عجيبي امروز ياد گذشته‌ها كردم، خوب وبلاگ هم شامل گذشته‌هامي‌شه. ياد وبلاگ‌هايي افتادم كه ديگه مدت‌هاست تعطيل شدن. اين اواخرCarpe diem هم كه تعطيل شد كلي افسوس خوردم به حال اين دنياي گردِ كوچك. نوشته‌هاي زيبا و سرشار از ايهام آيدا هميشه من رو به خودش جذب مي‌كرد. براش آرزوي موفقيت مي‌كنم.

• نشستم Favorites اين IE رو مرور كردم و linkهاي قديمي رو آرشيو كردم و به اين نتيجه رسيدم كه از همه وبلاگ‌هايي كه مي‌خوندم فقط وبلاگ ليلاي ليلي باقي مونده. يه سري وبلاگ‌هاي جديد كشف كردم و يك سري هم كه گاهاً مي‌خوندم رو به ليستم اضافه كردم. اين لينك‌ها رو تو قسمت Links هم گذاشتم.

• رفتن دوستان دردآوره، يه جورايي آدم احساس تنهايي مي‌كنه ولي چه‌ مي‌شه كرد همينه ديگه.

اين پست هم به سلامتي ليلاي ليلي با اون قلم قشنگش.

0 comments
...........................................................

Wednesday, June 02, 2004

گسل‌هاي تهران

دوست عزيزي از من نقشه گسل‌هاي تهران رو مي‌خواست من هم قبلاً اون رو از وبلاگ يك دوست گرفته بودم حالا يه لينك مي‌دم به همون مطلب از وبلاگ كتابدار عزيز. راهنماي نقشه هم تو همون پست موجوده. اين قسمت هم براي همون دوست عزيز "نواحي که هاشور شده است مناطق با توان آبگونگي و ويراني شديد ذکر شده است." خلاصه اينكه هيچ‌‌جا امن نيست. يه لينك هم از سايت مهندسي زلزله در مورد محلات امن‌تر تهران

0 comments
...........................................................

Nostalgia

زواياي قائم، خطوط راست، موازي، متقاطع، هم‌تراز، كادر بندي، دكمه‌هاي Interactive؛ هيچ كدوم رو درك نمي‌كنم، با هيچ كدوم نمي‌تونم دوست شم، طراح اين تمپليت رو درك نمي‌كنم، حتي عكس اون دستِ اين پشت رو نمي‌شناسم، از اين وبلاگ خوشم نمي‌آد؛ اصلاً نمي‌دونم چرا اين قالب رو ساختم، اگر براي كس ديگر ساخته بودمش راضي بودم، هم از طراحيش، هم از اجراش. ولي براي خودم نه دوستش ندارم از اين همه امكانات جديد راضي نيستم، از اين همه پيچيدگي كلافه مي‌شم.به قول يكي از دوستان خوندن اين وبلاگ خودش يه پروژه است، هيچ از اين بابت خوشحال نيستم. دلم واسه اون Template قديمه تنگ شده؛ ساده و صميمي. اين يكي خيلي سرده عبوسه، يه جوريه انگار داره مخاطب رو از بالا نگاه ميكنه يه‌جوري مغروره. نمي‌دونم چرا ساختمش شايد مي خواستم خودم رو به خودم ثابت كنم، تواناييم رو به يادم بندازم ولي اون يكي هرچند ساده بود به طرز فجيعي هم ساده بود ولي توش راحت بودم، توش پر از احساس بود. حداقل براي خودم.
شايد عوض كردمش؛ با همون قبليه. نمي‌دونم، حوصله ندارم.

0 comments
...........................................................

The sky will widen
We had enough of it
To live in the ruins of the sleep
In the low shade of the rest
Tiredness of the abandonment
. by Paul Eluard

Note on Nothing

Home

E-mail

Archive

Links

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  Blogroll Me!

  Powered By Blogger TM

:Recent Posts
Boogie Street
Dream
THEOCRACY
The bottleneck
Sword
Patience
(!Web (the natural one
Wonder
Departure
Accusation