Wednesday, November 20, 2002

به بهانه ای ،

امروز می خواستم چیزی بگویم ولی نگرانی مجالم نمی داد. حالا که نگرانی برطرف شده و همه جا امن و امان است، به آسودگی می توانم به حرف‌هایم برسم؛ من با تلاش برای بهبود وضعیت مخالفتی ندارم، آنچه که مخالفت من را بر می انگیزد تلاش مذبوحانه است.
چیزی که از تاریخ باید عایدمان شود ، طول سبیل ستارخان و متراژ پارچۀ دستار مدرس نیست.
تاریخ آنچه که ما نیازمند درک آنیم به ما می بخشد به شرط آنکه درست نگاهش کنیم.

قیاس به نفس نمی کنم، از جانب خودم می گویم:

به صِرفِ دانشجو بودن و مطالعۀ چهار جلد کتاب، چنان ادعای فهم می کنم که گویی تمام علوم تراوشات ذهنی من است. برداشت‌های ناقص خود را بر همه چیز تعمیم می دهم و به واقع از خودم بازیچه ای می سازم در خور استهزا.
بیش از این به سیاست نمی پردازم. طعمش را چشیده‌ام و به هیچ دوستی توصیه‌اش نمی کنم ، بیش از این هم وقت خودم را مصروفش نمی کنم. بین سیاست و یک سنگ ریزه ، سنگ ریزه را دوست تر می دارم.

و اما یک پیشنهاد: کتاب فلسفۀ تاریخ اثر آرنولد تاین‌بی و تاریخ رنسانس اثر آلبر ماله (جلد چهارم از مجموعۀ تاریخ تمدن اثر همان نویسنده) را بخوانید و از بازی لذت ببرید!

0 comments
...........................................................

The sky will widen
We had enough of it
To live in the ruins of the sleep
In the low shade of the rest
Tiredness of the abandonment
. by Paul Eluard

Note on Nothing

Home

E-mail

Archive

Links

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  Blogroll Me!

  Powered By Blogger TM

:Recent Posts
امشب (امروز؟) اوج بارش اسدی بود، من به دو دلیل هیچ...
خب ، این هم از اندک تغییراتی جهت تسهیل تحمل این ...
کی میشه من فرانسوی هم یاد بگیرم تا یک‌خورده از احس...
به بهانۀ عکسی در وبلاگ لیلای لیلی: لئونارد نورم...
ایهاالناس ، یک نفر من ُ تهدید کرده که اگر تا آخر ...
ظاهراً چاره‌ای نیست به جزاینکه پیپم را روشن کنم وL...
جایی میان بادهای سرد و سرگردان جایی میان پرتردد خا...
پدرم وقتی مُرد ، پاسبان‌ها همه شاعر بودند.
بالاخره یه RM Producer پیدا کردم... A Thous...
من تمامی ِ مرده‌گان بودم: مردۀ پرنده‌گانی که می خو...