Sunday, September 19, 2004

Flashback

دیشب وبلاگ دخترکی رو پیدا کردم که وقتی اسمش رو نگاه کردم، توی ذهنم یک Flashback خورد به چند سال پیش که شبی را با این دخترک به همراه جمعی در یک از مناطق ییلاقی گذرانده بودم. خاطره خوبی نبود، تمام مدت شب که به ناچار با این دخترک زیر یک سقف گذراندم، درحال حرص خوردن بودم. این دخترک استعداد عجیبی در پیاده‌روی روی اعصاب من داشت. با مهوع ترین روش‌های شناخته شده سعی در جلب توجه داشت. داستان به اینجا ختم شد که من بر خلاف برنامه مجبور به ترک اون‌جا شدم. قسمت فجیع داستان اینجا بود که وقتی صبح زود بیدار شدم که برم، همه در خواب ناز بودن، از در که خارج شدم با همین موجود مواجه شدم که با لبخندی به پهنای صورتش درست روبه روی در نشسته بود. سر صبح هم ول‌کن نبود. بگذریم، در وبلاگش شعر می‌نویسه، اما بر خلاف ظاهر نسبتاً آوانگارد شعرهاش، مضمون چشمگیری ندارن. آدمها برخلاف تصورشان نمی‌توانند مشخصات شخصیتی خود را پنهان کنند. از یاد آوری اون داستان هم اعصابم خورد می‌شه.

0 comments
...........................................................

The sky will widen
We had enough of it
To live in the ruins of the sleep
In the low shade of the rest
Tiredness of the abandonment
. by Paul Eluard

Note on Nothing

Home

E-mail

Archive

Links

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  Blogroll Me!

  Powered By Blogger TM

:Recent Posts
1907 Sep
XXIX
کودک
انسان سرگشته
Nav-bar!
Loop
ضد خاطرات
Scene 1
N...
The Tears of St. Lawrence