Wednesday, October 23, 2002


الآن چندتا موضوع دارند تو ذهنم رژه میرن ولی ترجیح میدم راجع به هیچ کدومشون ننویسوم، به جاش از امروز می نویسم که چقدر روز خوبی بود ، که من از دیار سایه‌ها برگشتم، که یه تابلوی عبور یکطرفه سبز شده بود تو یه راه قدیمی و من جریمه شدم ، که با یک نفر که مدتها chat نکرده بودم chat کردم ، که هیچی درس نخوندم ولی پس فردا یه امتحان دارم ، که تو ماشین کلی هوس Leonard Cohen کرده بوده بودم ولی نوارش رو دزدیده بودن! ، که ... خوب بسه دیگه هرچی می خواستم بگم گفتم.

0 comments
...........................................................

The sky will widen
We had enough of it
To live in the ruins of the sleep
In the low shade of the rest
Tiredness of the abandonment
. by Paul Eluard

Note on Nothing

Home

E-mail

Archive

Links

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  Blogroll Me!

  Powered By Blogger TM

:Recent Posts
Here It Is Here is your crown And your seal and...
چند روزی بود که مثل سایه شده بودم ، بی هیچ صدایی ر...
- بی آرزو چه می‌کنی ای دوست؟ - با مرده‌های در درون...
چرا هر وقت که منتظرم، ثانیه‌ها کش میان؟ انبساط زمان؟
وسوسۀ نوشتن! نوشتن با خودنویس رو همیشه دوست داشتم...
زیباترین دریا دریایی است که هنوز در آن نرانده‌ایم ...
یکی از کار‌های روزانۀ من سرزدن به یک آدرس اینترنتی...
جمعه، سرشار از صداهای رویایی!
... و سکوت به مثابۀ فضای ژرفِ فرزانگی
لحظات می گریزند و صفحات افزون می شوند