Sunday, December 29, 2002


قناری گفت: کُرۀ ما
کُرۀ قفس ها با میله های زرین و چینه‌دان چینی.

ماهیِ سرخِ سفرۀ هفت سین‌اش به محیطی تعبیر کرد
که هر بهار
متبلور می شود.

کرکس گفت: سیارۀ من
سیارۀ بی همتایی که در آن
مرگ
مائده می آفریند.

کوسه گفت: زمین
سفرۀ برکت خیزِ اقیانوسها.

انسان سخنی نگفت
تنها او بود که جامه بر تن داشت
و آستین‌اش از اشک تر بود.


"شاملو"

0 comments
...........................................................

The sky will widen
We had enough of it
To live in the ruins of the sleep
In the low shade of the rest
Tiredness of the abandonment
. by Paul Eluard

Note on Nothing

Home

E-mail

Archive

Links

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  Blogroll Me!

  Powered By Blogger TM

:Recent Posts
نگرانم ولی نمی خوام فکرهای نا خوشایند کنم. از بس ...
تقدیم به کسی که روزگار خاکستریم را به رنگ اخگران آ...
If It Be Your Will If it be your will That I sp...
یلدا: یلدایی ترین یلدا رو دیشب تجربه کردم، نشسته...
اینم نظر حافظ: صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت  ...
بنویسم که چه، آنچه نوشتنی‌ست تو خود نیک میدانی و آ...
به طرز احمقانه ای قسمتی از آرشیوم پاک شده. !?Who c...
گاه آرزو می کنم ای کاش برای تو پرتوی آفتاب باشم ت...
شبنم و برگ‌ها یخ زده است و آرزوهای من نیز ابرهای ...
!Hang over عجب روزی بود دیروز. ساعت چهار عصر، از ...