Friday, October 25, 2002


چند روز پیش داشتم به اتاقم یه سر و سامانی می دادم که به یک کارتن قدیمی برخوردم ، درش رو که باز کردم بوی کاغذ قدیمی توی هوا پخش شد ، نتیجۀ دو سال تحقیق و فیش
برداری من داشت می پوسید ، یادم میاد چهار- پنج سال پیش می خواستم یه کتاب بنویسم به نام ساختارهای اجتماعی در مصر باستان و اون جعبه پر بود از نتیجۀ مطالعاتم در این مورد در حدود دوهزار تا فیش بود که از پنجاه تا کتاب بر داشت شده بود، ناخودآگاه بر گشتم به اون دوران ، زندگیم تو خوندن خلاصه می شد، چه دوران خوشی بود. میدونی با اون جعبه چیکار کردم ؟ همشو ریختم دور و فردا وقتی تو دفتر امور مالی یه شرکت کامپیوتری بزرگ مدیر مالی اون شرکت در حال نوشتن چک برای متن آموزشیPowerPoint که من براش نوشته بودم ، می گفت شما چه قلم شیوایی دارین یه زهرخند تحویلش دادم.

0 comments
...........................................................

The sky will widen
We had enough of it
To live in the ruins of the sleep
In the low shade of the rest
Tiredness of the abandonment
. by Paul Eluard

Note on Nothing

Home

E-mail

Archive

Links

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  Blogroll Me!

  Powered By Blogger TM

:Recent Posts
بعضی از نوشته‌ها رو که می خونم از خودم بدم میاد، چ...
پیش از آنکه در خویش غرقه شوم بارها فریاد زدم ریسم...
الآن چندتا موضوع دارند تو ذهنم رژه میرن ولی ترجیح ...
Here It Is Here is your crown And your seal and...
چند روزی بود که مثل سایه شده بودم ، بی هیچ صدایی ر...
- بی آرزو چه می‌کنی ای دوست؟ - با مرده‌های در درون...
چرا هر وقت که منتظرم، ثانیه‌ها کش میان؟ انبساط زمان؟
وسوسۀ نوشتن! نوشتن با خودنویس رو همیشه دوست داشتم...
زیباترین دریا دریایی است که هنوز در آن نرانده‌ایم ...
یکی از کار‌های روزانۀ من سرزدن به یک آدرس اینترنتی...